روشنی خانه تویی خانه بمگذار و مرو


عشرت چون شکر ما را تو نگهدار و مرو

عشوه دهد دشمن من عشوه او را مشنو


جان و دلم را به غم و غصه بمسپار و مرو

دشمن ما را و تو را بهر خدا شاد مکن


حیله دشمن مشنو دوست میازار و مرو

هیچ حسود از پی کس نیک نگوید صنما


آنج سزد از کرم دوست به پیش آر و مرو

همچو خسان هر نفسی خویش به هر باد مده


وسوسه ها را بزن آتش تو به یک بار و مرو